ماجرای اظهارات وزیرآموزش و پرورش و دکترگلزاری/ آیا 80 درصد دنشآموزان با جنس مخالف ارتباط دارند؟+ متن کامل نامه دکتر گلزاری
وبلاگ - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در نامه ای به اظهارات وزیر آموزش و پرورش در رد نتایج تحقیقی در مورد ارتباط 80 درصد دانشآموزان با جنس مخالف واکنش نشان داد.
دکتر"محمود گلزاری"، روانشناس و عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین میگوید: «مایه تاسف است که مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش انگیزهای برای بررسی دقیق و روشن آسیبها ندارند.»
در این متن آمدهاست: «آیا بهتر نیست که در واکنش به آمار اعلام شده به جای این که بگویید «ما خودمان را در مقام پاسخگویی به این سخنان نمیبینیم» و عنوان کنید که «مراجع ذیصلاح در این مورد تحقیقات خواهند کرد»، چنانچه پژوهشهایی علمی و مستند توسط همکاران شما در پژوهشگاههای زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است، به آنها استناد کنید و آمار واقعی دانشآموزان درگیر اعتیاد به مواد مخدر، رابطه با جنس مخالف، خودکشی، فرار، ترک تحصیل، افت درسی و دیگر ناهنجاریها را اعلام کنید؟»
وزیر آموزش و پرورش در واکنش به انتشار خبری مبنی بر ارتباط 80 درصد دنشآموزان با جنس مخالف که بر مبنای تحقیقی که توسط "محمود گلزاری"، استاد دانشگاه انجام گرفته، گفته بود: «نمی دانم چطور عدهای میتوانند این آمار را ارائه کنند؟ من فکر میکنم اگر خودم این حرف را زده بودم، گناهش برای تمام عمرم، کافی بود. 70درصد دانش آموزان دختر ما در شهرها و 30 درصد در روستا هستند. وقتی گفته میشود 80 درصد دختران، دوست پسر دارند، یعنی تمام دختران شهری و یک سوم دختران روستایی، چنین روابطی دارند. من عقلم نمیرسد چرا عده ای این حرفها را میزنند.»
همچنین وزیر آموزش و پرورش مسئولیت تحقیق در این زمینهها را برعهده مراجع دیگر دانسته و افزوده: «فکر می کنم مراجع ذی صلاح در این مورد تحقیقات خواهند کرد، ولی ما خودمان را در مقام پاسخگویی به این سخنان نمی بینیم.»
وزیر آموزش و پرورش در مورد آمار اعتیاد دانشآموزان نیز گفته بود: «هیچ گاه آموزش و پرورش اعتیاد دانش آموزان را تکذیب نکرده، ولی نباید این آمار را اعلام کرد.»
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در تایید علمی بودن تحقیق خود اظهار داشتهاست: «جامعه آماری اینجانب، دختران دانشآموز تهرانی بودهاست که به اشتباه در خبر رسانهها به همه دانشآموزان دختر تعمیم داده شدهاست. فردای روز انتشار خبر این نکته را به خبرگزاری برنا ارسال کردم و توضیح دادم که ارتباط با جنس مخالف که از طریق چندین مطالعه و بررسی علمی بهدست آمده طیفی از سادهترین تماسهای تلفنی و اینترنتی تا پیشرفتهترین رابطههای جسمی را در بر میگیرد.»
گلزاری در پاسخ به اظهارات وزیر و در دفاع از آماری که ارائه کرده، آوردهاست: «مایه تاسف است که مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش انگیزهای برای بررسی دقیق و روشن آسیبها و مهمتر از آن برنامهای برای تدوین متون دورههای آموزشی مواجهه با مسائلی مانند اعتیاد و رابطه با جنس مخالف ندارند.»
برای مطالعه: متن کامل نامه دکتر گلزاری
نامه ای در واکنش به اظهارات وزیر آموزش و پرورش
وبلاگ > گلزاری، محمود - نامه ای در واکنش به اظهارات وزیر آموزش و پرورش
چون منظور جناب وزیر از "عدهای" اینجانب است که در روزهای گذشته خبرنگاران بخشی از سخنانم را در همایش آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی در رسانهها منعکس کردهاند، برای اطلاع بیشتر ایشان، کارشناسان و دلسوزان آموزش و پرورش کشور مطالب زیر به اختصار تقدیم میشود:
1-جامعه آماری اینجانب، دختران دانشآموز تهرانی بودهاست که به اشتباه در خبر رسانهها به همه دانشآموزان دختر تعمیم داده شدهاست. فردای روز انتشار خبر این نکته را به خبرگزاری برنا ارسال کردم و توضیح دادم که ارتباط با جنس مخالف که از طریق چندین مطالعه و بررسی علمی بهدست آمده طیفی از سادهترین تماسهای تلفنی و اینترنتی تا پیشرفتهترین رابطههای جسمی را در بر میگیرد.
2-لازم است برای آنها که این ادعا را بسیار اغراق آمیز و نادرست میدانند نگاهی گذرا به چند پژوهش رسمی در این زمینه داشته باشم:
الف- تحقیقی در سال 1379 به سفارش اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای تهران و سپس با حمایت دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان بررسی زمینهها و عوامل مشکلات روانی اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی صورت گرفت و در اردیبهشت 1380 به پایان رسید. در این تحقیق که یکهزار و 811 دانشآموز دختر و پسر دبیرستانی با روش نمونهبرداری تصادفی انتخاب شدهبودند، با نامهای به امضای مدیرکل آموزش و پرورش وقت در 8گروه، به همایشهای پژوهشی و آموزشی دعوت شدند. در هر جلسه 3 ساعته دانش آموزان پس از توجیه نسبت به اهمیت تحقیق، به پرسشنامههای مربوط پاسخ میدادند، آنگاه اینجانب بهعنوان پژوهشگر به مدت 2ساعت برای آنها درباره پیامدهای رابطه با جنس مخالف و برنامه خویشتنداری جنسی صحبت میکردم. طبق یافتههای این پژوهش که در 154جدول و حدود 350 صفحه تهیه شده و نسخهای از آن در کتابخانه دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی موجود است، در آنزمان یعنی دهسال پیش، بیش از 40درصد دختران دانشآموز، تجربه ارتباط با جنس مخالف را گزارش داده بودند، 20درصد آنها قبل از 14سالگی (دوره راهنمایی) و 70درصد آنها قبل از 16سالگی با جنس مخالف رابطه برقرار کردهبودند و تنها 19درصد گفتهبودند هیچکس از همکلاسیهای آنها با حنس مخالف رابطه ندارد!
همزمان، یک دبیرستان دخترانه از میان دبیرستانهای شمال شهر تهران بهطور تصادفی انتخاب شد، نتیجه اجرای پرسشنامههای تحقیق نشان داد که 60درصددانشآموز آن مدرسه گفتهبودند که با جنس مخالف دوست بوده و هستند.
ب- در سال 1381، آیتالله امینی، امام جمعه محترم قم از اینجانب دعوت کردند که عضویت در شورای فرهنگ عمومی استان قم را بپذیرم تا شاید بتوانم بهعنوان کارشناس مسایل نوجوانان و جوانان خدمتی به مردم آن دیار بکنم. در اولین جلسه شورا پیشنهاد کردم برای شناخت وضعیت فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان یک پژوهش و نظرسنجی دقیق علمی صورت گیرد.
اعضاء شورا که مدیر حوزه علمیه، استاندار و مسئولان استان و دانشگاههای قم بودند، این پیشنهاد را پذیرفتند. با کمک فکری آیتالله امینی، حجهالاسلام حسینی بوشهری و چند نفر دیگر، دفترچهای با 156 سئوال برای سنجش زمینههای مختلف نگرشی، رفتاری و اخلاقی دانشآموزان تهیه شد. آنگاه با حمایت آقای محمدی، ریاست وقت سازمان آموزش و پرورش، با استفاده از کارنامههای رایانهای دانشآموزان، 3هزارنفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند و با آنکه مدارس تعطیل شده بود با نامهای به امضای رئیس سازمان، از آنها دعوت بهعمل آمد تا در سالن اجتماعات معصومیه استانداری قم، در یک همایش پژوهشی آموزشی شرکت کنند.
نتایج این تحقیق مفصل که تنها توضیح 468 جدول فصل 4 آن در 500 صفحه منتشر شده و در دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور موجود است، به مدت یکسال و نیم در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان قم به بحث و بررسی گذاشته شد.
طبق این یافتهها 33درصد پاسخگویان با جنس مخالف رابطه داشتهاند، 25درصد تمام کسانیکه تجربه این رابطهها را گزارش دادهبودند، اولین دوستی خود را در زیر 14 سالگی یعنی دوره راهنمایی آغاز کردهبودند و 71درصد گفتهبودند که همکلاسیهای آنها با یک چند نفر از جنس مخالف دوست هستند.
د- در مقالهای که اینجانب با عنوان آموزش و مشاوره با نوجوانان در زمنیه ارتباط با جنس مخالف در شماره اول فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی (پاییز 1384) به چاپ رساندهام، آمدهاست: «قرار عاشقانه با جنس مخالف در بین نوجوانان ایرانی رو به افزایش است بهطوریکه در سه سال گذشته در چند بررسی با حدود 80هزار دانشآموز دبیرستانهای تهران، قم و گچساران انجام شدهاست، 30 تا 70درصد پاسخگویان اظهار کردهاند که با جنس مخالف ارتباط صمیمانه داشته و قرار عاشقانه گذاشتهاند. براساس یافتههای دهها پژوهش که در پایان نامههای دانشجویان به راهنمایی من صورت گرفته است، حدود 50درصد دختران دبیرستانی گفتهاند که اولین قرار عاشقانه با جنس مخالف را در سن 14 سالگی یا پایینتر از آن گذاشتهاند. این در حالی است که طبق بررسی دکتر سوسن سیف در سال 1370، 26 درصد دختران 12-14 ساله تهرانی با جنس مخالف دوست بودهاند، یعنی تعداد دختران نوجوانی که به سمت ارتباط با پسران کشیده شدهاند در مدت ده سال تقریبا به دو برابر رسیده است.
سابقه فعالیت علمی اینجانب در این حوزه پنهان و پر آسیب، به زمانی بر میگردد که در برنامه هفتگی جنگ جوان صدای جمهوری اسلامی که به مدت دهسال، بی وقفه ادامه داشت (1373-1363) هر هفته به دهها نامه از نوجوانان ایرانی درباره این نوع دوستیها بر میخوردم و سعه صدر و حمایت مسئولان صدا و سیما و تشویق بعضی از بزرگان حوزه سبب شد که بتوانم راهنماییهای لازم را از طریق آن برنامه رادیویی در اختیار نوجوان و جوانان قرار دهم.
بعید میدانم شما در 25 سال قبل، مقالات مرا در مجله رشد جوان با عنوان عشقهای آتشین که حاصل تجربههای رادیویی و بررسیهای تربیتی و دینی من بوده است، خوانده باشید و یا حتی در سالهای طولانی که عضو کمیسیون آموزش مجلس بودهاید، در این باره حساسیتی نشان داده باشید!
خوب است اینک که دستتان باز است، سوابق بیش از ده دوره آموزشی که اینجانب در همین موضوع، برای مدیران، مشاوران و مریبان سراسر کشور، برگزار کرده و راهکارهای علمی و عملی نشان دادهام، بررسی کنید و در جریان نوارهای آموزشی که بنده با مدیریت و حمایت سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای تهران در چند سال پیش برای مدیران و مشاوران مدارس تهیه کردهام، قرار بگیرید تا آنگاه به جای چشم بستن بر واقعیتها و ترسیدن از گناه عاقبت سوز و عافیت برانداز اینجانب، که گهگاه برای هشدار، آماری را نقل میکنم، به فکر چارهجویی مشکلات باشید و در فرصتی که دارید سعی کنید با همدلی صاحب نظران دین باور، عالم و با تجربه، گرهی از صدها گره آموزشی و تربیتی این دستگاه عظیم فرهنگی باز کنید .
آقای حاجی بابایی: همان گونه که سزاوار نیست آمار مشکلات را -هر چند واقعی- در کوی و برزن اشاعه دهیم، پسندیده و بخشودنی نیست چشم بر واقعیتها ببندیم و به جای حل مشکلات به نفرین و تهدید منذران ناصح بپردازیم. آیا بهتر نیست به جای این که در واکنش به آمار اعلام شده بگویید: «ما خودمان را در مقام پاسخگویی به این سخنان نمیبینیم» و تهدید کنید که «مراجع ذیصلاح در این مورد تحقیقات خواهند کرد»، چنانچه پژوهشهایی علمی و مستند توسط همکاران شما در پژوهشگاههای زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته است، به آنها استناد کنید و آمار واقعی دانشآوزان درگیر اعتیاد به مواد مخدر، رابطه با جنس مخالف، خودکشی، فرار، ترک تحصیل، افت درسی و دیگر ناهنجاریها را اعلام کنید؟»
سئوال این است اگر در این زمینهها آمار روشنی ندارید چرا از چند پژوهشگر باتجربه دعوت نمیکنید که با متدولوژی دقیق و قابل اطمینانی، حداقل برای یک بار واقعیتهای پنهان کژرفتاریهای دانشآموزان را بررسی کنند و در اختیار مسئولان کشور و برنامهریزان آموزشی و پرورشی وزارتخانه قرار دهند؟
اگر به هر دلیلی این کار را به صلاح نمی دانید از هزارها مدیر، مشاور و مربی پرورشی مدارس دخترانه شهرها و روستاهای کشور تنها یک سوال بپرسید: «مهمترین مشکل تربیتی دانش آموزان چیست؟» تا ببینید که چگونه همه آنها اتفاق نظر دارند که دوستی با جنس مخالف مسالهای جدی و فراگیر شده است. به شما که اصرار دارید در پاسخ به معترضان از تحریک احساسات دینی کمک بگیرید توصیه میکنم خطبه 32 نهج البلاغه را بخوانید، آنجا که مولای پارسایان در میان نشانههای جامعه و سازمان آشفته و مدیران آن چنین بر میشمارد:
-دانشهایی که دارند برایشان سودآور نیست!
-از آن چه نمیدانند، نمیپرسند!
-و از بلاها تا بر سرشان فرود نیاید، نمیهراسند و به پیشگیری آنها نمیپردازند!
جناب وزیر، هیچ عاقلی مقصر اصلی مشکلات اخلاقی و رفتاری دانش آموزان را تنها مدرسه نمیداند، اما پدران و مادران نگران میگویند حتی اگر 25 درصد دختران راهنمایی و 40 درصد دختران دبیرستانی- با همان درصدهای20 سال پیش- با پسران دوستی و ارتباط پنهان داشته باشند، با توجه به اینکه طول کشیدن این رابطهها باعث میشود هم انحرافات اخلاقی جدیتری سراغشان بیاید و هم دختران دیگر به این نوع دوستی زیانبار تشویق شوند، برای مصون ماندن فرزندان ما از این آسیب رو به گسترش اخلاقی چه برنامهای دارید؟
فر اموش نکنیم کشش به جنس مخالف یکی از نشانهها و ویژگیهای طبیعی و سالم دوره نوجوانی است. ما نمیخواهیم و نمیتوانیم جلوی بیداری غریزی فرزندانمان را بگیریم اما بهجای غافل شدن و یا برخوردهای تند و منفی باید به آنها روشهای خویشتنداری جنسی را بیاموزیم. من در مقدمه کتاب خوب «مراقبت از نوجوانان» تالیف دونالد گریدانوس نوشتهام:
«غریزه جنسی، این کشش مقدس و پرتوان، در آغاز دوره پرهیجان نوجوانی بیدار میشود. نوجوان به مسائل جنسی حساسیت نشان میدهد و در تماس با یک نفر از جنس مخالف و البته در محدوده سنی خود، در هالهای از شورمندی قرار میگیرد و ژالههای شوق و شهوت و آزرم بر رخسار لطیفش مینشیند. به تدریج، هم با میل شدید از درون و هم با فشار گروه همسالان از برون، به جنس مخالف نزدیکتر و با او صمیمیتر میشود و چه بسا به قرارگذاشتن روی میآورد و دور از چشم آمران و ناهیان، به گفتارهای عاشقانه میپردازد! حال اگر گمان کنیم که نوجوانان سرزمین ما، به دلیل آن که در کشوری با پیشینه اسلامی 1500 ساله زندگی میکنند و پدران و مادران آنها انقلاب بزرگی را به وجود آوردهاند که به برپاشدن نظام جمهوری اسلامی انجامیده است، نباید هیچ گونه کششی به افراد جنس مخالف خود داشته باشند، و حتی سزاوارتر است که از آنها متنفر باشند و سایهشان را با تیر بزنند! نه انسان را شناختهایم، نه اطلاعی از دستاوردهای علمی بشر و نه ایمانی به روشنگریهای مذهب... دختران و پسران ما اینک بیش از دورانهای گذشته، با پرسشها، نگرانیها، غمها و مشکلاتی در زمینه دوستی با جنس مخالف مواجهند ولی به مشاوران دلسوز، دردمند و زمانآگاهی دسترسی ندارند تا بی ترس و دغدغه خاطر، بر آنها راز دل بگشایند و از راهنماییهایشان بهره ببرند.»
خدای بزرگ را سپاس می گویم که این بنده کوچک را توفیق داده است در طول 30 سال گذشته، با همکاری صدها مدیر و معلم دلسوز و روشن بین آموزش و پرورش در تهران و شهرهای دیگر، در مدارس مختلف حضور یابم و برای هزارها نفر دانش آموز صحبت کنم و با حمایت همان مدیران روشنبین، پرسشنامههای تحقیقی خود و دانشجویانم را اجرا کنم...
مدیران و مشاوران و مربیان دلسوز که پاسداران خط مقدم جبهه تعلیم و تربیت هستند، پدران و مادران خوب و دانشآموزان پاکاندیش دیروز، امروز به خوبی میدانند که آموزشهای دینی و روانشناختی من که همین آمارهای مورد انکار جناب وزیر انگیزه آنها را فراهم کرده است، در موضوع پیشگیری از رابطه با جنس مخالف و مدیریت این دوستیها در دوران دانشجویی بسیار مفید و راهگشا بوده است.
این آموزش ها از طریق:
- صدها برنامه رادیویی و تلویزیونی از سال 1363 تاکنون،
- مقالات مجله رشد جوان،
- جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ برای نوجوانان و جوانان در بیش از 150 مدرسه و 20 دانشگاه،
- دورهها و کارگاههای آموزشی برای مدیران، مشاوران، مربیان پرورشی و معلمان دینی،
- پروژه آموزشی جوانان و چالشهای زندگی با جمایت معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران،
- برنامه آموزش والدین در کنگره ملی سلامت خانواده،
- تهیه پروتکل آموزشی و مشاورهای دانشاموزان و برای مربیان و مشاوران،
- مقالات مجله سپیده دانایی (که هم اینک منتشر میشود)
در اختیار گروههای هدف قرار گرفته است: مایه تاسف است که مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش انگیزهای جهت بررسی دقیق و روشن آسیبها و مهمتر از آن برنامهای برای تدوین متون و دورههای آموزشی مواجهه با مسائلی مانند اعتیاد و رابطه با جنس مخالف ندارند. آیا این سخنان وزیر محترم که بارها نمونه آن را شنیدهایم و پشتوانههای عملی آنها را ندیدهایم، میتواند نگرانی خانوادهها را از بین ببرد: «درباره اعتیاد دانشآموزان، یکی از مدیران کل ما، تحقیقاتی را برای یک دستگاه انجام داده که خبر از آمار و ارقامش ندارم! من از کیان خانواده بزرگ آموزش و پرورش دفاع میکنم که بگویم مدرسه امن است. اگر بگویم امن نیست، چه چیزی برای آموزش و پرورش میماند؟!»
در پایان اینجانب آمادگی دارم هم برای مشخص کردن آمار، شدت و پیامدهای مساله رابطه با جنس مخالف دانشآموزان، اطلاعات مستندی را در اختیار مراجع ذیصلاح قرار دهم. همچنین اگر مسئولان محترم فرهنگی و اجتماعی عزمی راستین و جدی برای تهیه برنامه پیشگیری از این آسیبها دارند، تجربهها و مطالعات خود را در اختیارشان قرار دهم.
إِنْ أُرِیدُ إِلاَّ الإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِیقِی إِلاَّ بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنِیبُ
محمود گلزاری - 21/5/90
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 30,اکتبر,2024